♥تــــخـــتــــــه ســــــــیاهــــــ♥
پسری که خاطر خواه میشه ..... نا خود آگاه سر به زیر میشه ..... دلش نمیاد کس دیگه ای رو نگاه کنه ..... دلش نمیاد حرف عشقشو پیش هر کس و ناکسی بزنه ..... بگی نگی ساکت تر از قبل میشه ...... ولی خوب که دقت کنی ..... چشماش برق میزنه ..... وقتی یکی اسم عشقشو به زبون میاره ...... تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می خوام بگم بی تو میمیرم .. دختر از دوستت دارم هاي پسر خسته شده بود. يه شب وقتي اس اومد، بدون اينكه اونو باز كنه، موبايلشو گذاشت زير باشتشو خوابيد. صبح مادر پسره به دختره زنگ زد و گفت: پسرم مرده..!!!دختره شوكه شد. چشماش پر اشك شد... بلافاصله دنبال گوشيش رفت؛و اس ديشب رو باز كرد. پسره نوشته بود: چقدر سخته عشقت رو تو بغل يكي ديگه ببيني هيچي نتوني بگي جز اينكه: اهاي غريبه مواظب خودت باش!!!!... ---------------------------------------------------------------------- ناامیــב ﮯ همان امیــב است... دوباره پشت پنجره... یک گره در پای من از عشق تو من به تو خیره شدم سرمای زمستان و گرمای دستان تو سیـ ـــ ـگار لایت را به موسیقی لایت ترجیح میدهم! مــن ســرد نگاه میکنم...چه مکان ساکتی...خالی ازصدا من به بعضی چهرهها چون زود عادتــــــــــ میکنم بــا تــوام دخـــتــر جــــان♥ بعضـــی از نگــــاه ها لاشـــه ی عاشقــی ام دلت برای هیچکس به اندازه من تنگ نخواهد شد... احکام عشق: رفتی؟؟؟ وقتی خواستن ها بوی شهوت میدهند آنقدر دوســتت دارم... می گویند : شاد بنویس...!! مردها سکوت میکنند . . .
: тαɢƨ sex,
می خوام بگم تو دنیای منی ..
می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..
می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!
می خوام بگم شدی مجنون عشقم …
می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم !
می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..
می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!
می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!
می خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم …
می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …
می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم …
می خوام بگم مثل خرابه های بم خرابتم …
می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم ..
می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!
می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!
می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم …
می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !!
می خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !!
می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..
می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه
: тαɢƨ sex,
تصادف كردم ع حالم اصلا خوب نيست به زور خودمو رسوندم دم در خونتون . بيا پايين براي اخرين بار ببينمت..!!!!!!!!!!!
///////////////////////////////////
سلامتي اعدامي كه جرم رفيقشو گردن گرفت، وقتي ازش پرسيدن چيزي نداري بگي؟ گفت: به رفيقم بگين از اين بيشتر از دستم بر نيومد....!!!!
////////////////////////////////////
تقصير برگ ها نيست ، طبيعت ادم ها همينه! نفس ميدهي لهت ميكنن...
////////////////////////////////////
از چرخش اين روزگار سير شده ام/ از روزو شبم خسته و دلگير شده ام / چرا مرگ مرا نميگيرد در اغوش، به خيالش كه جوانم/ به خدا پير شده ام..
////////////////////////////////////
از من جدا شدو گفت كار خداست! متعجبم... مگر خداي او ، خداي من نبود؟؟؟؟؟؟؟
/////////////////////////////////////
چه بر سر عشق امد؟؟ كه از افسانه ها رسيد به صفحه حوادث روزنامه ها......
/////////////////////////////////////
ميدوني غربت يعني چي؟ يعني از صدا و نگاه كسي كه دوسش داري دور بشي...!!!!
عـכه اے را
هـرقـכر هـمـ مـہرباלּ باشـے
כر نـہایـت برچـسبـت مـے زننـכ بـہ سنـگـכلے
و כر انتــہاے انگـشت اتہـامشـاלּ
چیـزے جـز כلایل خـوכخواهـانـہ نـیست . . .
----------------------------------------------------------------------
تنهــﺂ ﭼﯿﺰﯼ که ﺍﯾــﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺩﻭﺳـﺖ ﺩﺍﺭﻡ بـﺸﻨَـﻮﻡ
ﺍِﯾﻨــﻪ که ﺧـُـﺪﺍ ﺑﻬــﻢ ﺑــﮕـﻪ
ﺍﯾــﻦ ﺩُﻧـﯿﺎ ﯾــﻪ ﺷـﻮﺧـﯿـﻪ ﺑـُـﺰﺭﮔــ ﺑــﻮﺩ
ﻧـــﺎﺭﺍﺣَــﺖ کـﻪ ﻧـﺸُـﺪﯼ؟؟؟
----------------------------------------------------------------------
فقــــط بوـﮯ نا میگیرב...
از بســــ که میمانــــב ته בل ...!!!
----------------------------------------------------------------------
شایـכ تو روبـاه باشے . . .
امـا مـלּ آכمــمـ ،
زاغ نیستمـ ,
כست برכار
از ایـن ابراز مـحبت هاے ریاڪارانــہ ات ...
----------------------------------------------------------------------
پایِ معرفت که میاد وسط دستِ خیلیــــــا رو میشه !..
----------------------------------------------------------------------
هجوم بغض حنجره...
دوباره نامه های تو...
تروخدا...برو ! برو !
برای تو نوشته ام...
و با غمی سرشته ام...
جواب نامه های تو...
تروخدا...برو ! برو !
و اشک بیصدای من...
و عشق تو به پای من...
نگاه من ، نگاه تو...
تروخدا...برو ! برو !
و شاخه های زرد غم...
کنار من به پیچ و خم...
هوای بوسه های تو...
تروخدا...برو ! برو !
ستاره های آرزو...
دوباره گرم گفتگو...
صدای من ، صدای تو...
تروخدا...برو ! برو !
دوباره بوی نسترن...
و ساعت حزین من...
و دست آشنای تو...
تروخدا...برو ! برو !
و پیچک شکسته ام...
و سایه های خسته ام...
سکوت من ، سکوت تو...
تروخدا...برو ! برو !
و آسمان ِ راز من...
و آخرین نیاز من ...
دوباره ردّ پای تو...
تروخدا...برو ! برو !
به اشک من نظر نکن...
نگاه ِ پشت سر نکن...
که مُردم از فراق تو...
تروخدا...برو ! برو !
دوباره نه ! به من نگو!
از این مسیر روبه رو ...
دیر نشده برای تو...
تروخدا...برو ! برو !
...
: тαɢƨ sex,
یک گره بر قلب من از هجر تو
این گره ها را تو بخشیدی به من
تو مرا انداختی در این گره
باید از دولتسرای عشق تو
واکنم این بندهای پرگره
یا بپرسم از تو ای گم گشته ام
هیچ می دانی که ماندم در گره
کاش کور می شد دوچشمم آن دمی
که نگاهت روی آن می خورد گره
: тαɢƨ sex,
من به تو مات دوختم
من که از نگاهت در میان تنهاییم سوختم
از طپش تنهایی سکوتم بر تو خیره شدم
آن زمان که تو را از بر خواندم
در ذهنت تیره شدم
به شکل خاکستری شعرهایم در نگاهت کیش شدم
در نفسهایت گم شدم
من که در هر ثانیه با تو ثبت شدم
کنون در بادم
مثل شعله ای در باد بی یادم
من تو را از بر می خوانم
و در شعرم تو را یاس می نامم
در نگاهت ردپایی از عشق درک کردم
در گرمای آغوشت لذت یکی شدن را لمس کردم
در حضور دردم حضورت را حس کردم
همین لحظه بود که حرف دلم را از تو سرشار کردم
در لبخند تو امید به زندگی طلوع کرد
همانند آفتابی در تاریکی و بغض سرد
چه کودکانه دستانت را فشردم
و چه زود باورم را به تو سپردم
چه پیمان قشنگی است وقتی دل ها اصل اند نه فکر منطق بشری
من گویا در رویاها هستم
اما بگذار که عمرم اینگونه شود سپری
افسوس زمان در گذر است
لحظه ای رسیده است
از نوع حقیقت تلخ بیداری
از نوع جدایی اجباری
از نوع حسرت ها
فرصتی ازفاصله ها
زمانی به شکل خاطره ها
به دیروز خیره می شوی
تکرارش می کنی
این تکرار ترس از فرداهاست
ترس از خاطره هاست
این فاصله قدرت شکستن عهد ما را ندارد
حال بگو به آسمان و ستار
: тαɢƨ sex,
صدای باران و نگاه پاک تو
و شروع آرزوها
من و تنهایی و هر شب یاد تو
من و تو و ستاره ها
باد سرد و چشمان ناب تو
شروع مرگ آرزوها
من و بیداری و هر شب خواب تو
پارگی اجباری قفل دستان ما
شوق دیدن لبخند زیبای تو
تو در رویای بی من
و من هر لحظه در غم سودای تو
من و یک صفحه بی روح
تنها کنار تنهایی و تکرار یاد تو
شکسته و بی فردا خفتن همه آرزوها
جز آرزوی همیشه بیدار دیدار یاد تو
من منتظر و سکوت سرد تو
جواب رفتن تو و اشک های بی پناه من
آهنگ باران و بغض دوباره
حس تلخ جدای و قلب بی گناه من
آخر این صفحه نوشتم از یاد تو
راه ما جدا. این راه تو، این راه من
آبی دریا،صدای باران تقدیم به فرداهای تو
ترس من از غم تو، ترس تو از آه من
: тαɢƨ sex,
روح من با هیچ نغمه ای لایت نمیشود،
به من عشق تعارف نکنید!
قبلا صرف شده.....!!!!
به دستانم فندکی،کبریتی،
سنگ آتش زنه ای برسانید تا
برای هضم عشق
سیــــگاری آتش کنم....
هــوا ســـرد
بــــرف ســـرد
زمســتان ســــرد
تــو بــا مــن ســـرد
دنـیـــای مــن ســـــرد
همــــه چــی ســـــــــرد !
ولــی سیــــــــگارم گــــــرم ،
ایــن تضــاد ، بـرای یه لحـــظه مــرا بـه آرامــــش میـبـرد........
همه خوابیده اند
یکی یکی عکسهایشان را نگاه میکنم
ردیف ردیف سنگهایشان را...مینشینم
چند ضربه با دستم به سنگ میزنم
ای رفیق
این آرزویی که تو به آن
رسیده ای مال من بود.
پیششان سر بر نمیآرم، رعایتـــــــــــ میکنم
همچنــــــان که برگ خشکیده نماند بر درخت
مایهی رنــــــج تو باشم رفع زحمتـــــــــ میکنم
این دهانِ باز و چشــــــم بیتحرّک را ببخش
آن قدر جـــــذّابیت داری که حیــــرت میکنم
کم اگر با دوستانــــــم مینشینم جرم توست
هر کسی را دوست دارم در تو رؤیت میکنم
فکر کردی چیست موزون میکنـــد شعر مرا؟
در قدم برداشتنهای تو دقتـــــــــــ میکنم
یک سلامم را اگر پاسخ بــــــگویی میروم
لذتش را با تمام شهر قسمتـــــــــــ میکنم
ترک افیونی شبیه تو اگر چه مشـــکل است
روی دوش دیگران یک روز ترکتـــــــــ میکنم
توی دنیا هم نشد برزخ که پیدا کردمتـــــــــ
می نیشینم تا قیامت با تو صحبت می کنم.......
پسري که از اين سرِ شهر ميکوبه مياد دنبال تو,
پسري که بدون ترس و محکم, همه جا دستاشو دورت حلقه ميکنه,
پسري که اس ام اساش کوتاه هست اما پر احساسه,
پسري که دستات رو تو چراغ قرمزِ خيابونا محکمتر ميگيره,
پسري که بي هوا برات اس ام اس هاي غمگين ميفرسته,
پسري که تو بيرون رفتناي دسته جمعي ساکت تر از هميشه است,
پسري که وقتي داري حرف ميزني تو صورتت لبخند ميزنه,
پسري که موهاتو از جلوي چشمات ميزنه کنار,
پسري که وقتي تو خودتي, قلقلکت ميده؛
اين پسر رو حق نداري اذيت کني؛
بخدا حق نداري!!!
صــــدای قشنگـــــی دارنــــد ...
بعضـــی ها را هـــر چقـــدر هم کــــه بخواهـــی
تمام نمی شوند ...
سکـــــوتشان خالــــی می کنــــــد دل آدم را ...
و عطر بوســــه هایشــــان
مست می کنــــد آدم را ...
/این بعضـــــی ها/ یعنـــــی تـــ♥ـــو ...!!!
: тαɢƨ sex,
سگـــ خورِ نامـــردی تــــو...
آنقـــدر خــون به دلــم هستـــ که هارتـــ بکنــد...!!!
برای نگاه کردنم!
بوسیدنم!
خندیدنم!
برای تمام لحظه هایی که کنارم بودی!
روزی که نیستم
دلت برای همه ی این ها تنگ خواهد شد!!!
دیدنت واجب ...
بوسیدنت مستحب...
سکوتت مکروه ...
نبودنت حرامــهـ .....
به خدا حرامــهـ ♥♥♥
به درکــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــ
وعده ما آن روزی باشد
که برای گرمی دستانــــــــــم...
بوســــــــــه هایم......
لـــهــ لــــهــ مـیـزنـیــــ!!!
وقتی بودنها طعم نیاز دارند
وقتی تنهایی ها بی هیچ نیازی به یار با هر کسی پر میشود
وقتی نگاه ها هرزه به هر سو روانه میشود
وقتی غریزه احساس را پوشش میدهد
وقتی انسان بودن آرزویی دست نیافتنی میشود
دیگر نمی خواهمت نه تورا و نه هیچ کس دیگر را ...!!!
که هر چه بخواهی همان را بخواهم
اگر بروی شادم
اگر بمانی شادتر
تو را شاد تر می خواهم
با من یا بی من
بی من اما...
شادتر اگر باشی،
کمی
- فقط کمی -
ناشادم
و این همان عشق است!
عشق همین تفاوت است
همین تفاوت که به مویی بسته است!
و چه بهتر که به موی تو بسته باشد
خواستن تو تنها یک مرز دارد،
و آن نخواستن توست
و فقط یک مرز دیگر...
و آن آزادی توست!!!
تو را آزاد می خواهم...!!!
دیدی بهت گفتم باز هم با هم حرف می زنیم. ولی کاش منم
نوشته هایت درد دارند...!!
و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!!
گوشه ی خیابان شاد میزد...!!
اما با چشمهای خیس...!
نمیتوانند وقتی که ناراحت هستند، گریه کنند و بهانه بگیرند!!!
مردها نمیتوانند به تو بگویند، منو بغل کن تا آروم بشم!!!
نمیتوانند بگویند دلشان میخواهد در آغوش تو گریه کنند!!!
ممکن است خیلی تو را دوست داشته باشند
اما نمیتوانند صداشون رو مثل دختر بچهها کنند و جیغ بزنند
بگویند: عاشقتم!!
مرد همه اینها را قورت میدهد که بگوید یک مرد است . . .
یک آدم محکم که میتواند تکیهگاهت باشد