♥تــــخـــتــــــه ســــــــیاهــــــ♥
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی.... مــــیـدانــــــی ؟!؟ به آدمها نگاه می کنم... بلاتکلیفم.... کاش مي دانستي می خواهم عمرم را پسورد تمام چیزهایم دلم کمی تنهایی می خواهد… می خواهم این دفعه تظاهر کنم مشكے بـہ تـטּ كنيد نمیتونم بشنومت از این و اون وای چه حس و حالی دارم تو رویا به تو رسیدم پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادرپسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد! یادش بخیر با هم میرفتیم ماهیگیری اگه قرار باشه ظرف 24 ساعت دنیا به پایان برسه شاید كه دیگر فردایی نباشد. - چشمانت را براي زندگي مي خواهم اسمت را براي دلخوشي مي خوانم دلت را براي عاشقي مي خواهم صدايت را براي شادابي مي شنوم دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم عطرت را براي مستي مي بويم خيالت را براي پرواز مي خواهم و خودت را نيز براي پرستش...
۲- اگر كسي ديوونت بود تو عاشقش باش…اگر عاشقت باشه تو دوستش داشته باش…اگر دوستت داشته باشه بهش علاقه نشون بده…اگر بهت علاقه نشون داد فقط لبخند بزن…اينطوري وقتي هميشه يك پله ازش عقب باشي اگر يه وقت خسته شد و يك پله جا موند تازه ميشين مثل هم..
۳- توي سرماي زمستون اونکه مي مرد بي تو کي بود ؟ اونکه مي نشست توي کوچه غصه مي خورد بي تو کي بود؟ اوني که به ياد چشمات شعر عاشقونه مي گفت گريه مي کرد و با هق هق واسه تو ترونه مي گفت بگو کي بود که مي لرزي...
۴- برايت آسماني خواهم کشيد
پر از ستاره هاي هميشه نوراني
تو در کنار من روي ابرها
من غرق آنهمه مهرباني
۵- وقتي عشقت تنهات گذاشت نگران خودت نباش که بعد از اون چکار کني شرمنده ي دلت باش که بهت اطمينان کرد.
نمی دونم عشق چیه؟چطور شروع می شه؟چه حسی به آدم میده؟ اما وقتی دیدم آسمون از همیشه آبی تره ستاره ها از هر شب پر نورترن گل نرگس از همیشه زیباتره شبا اشکام خود به خود جاری می شن تمام لحظه ها تصویر یه نفر تو ذهنمه صبحا به امید شنیدن صدای گرم یه نفر از خواب بیدار میشم فهمیدم که منم عاشق شدم اگه این احساس همون عشقه واقعا زیباست زیباست که آرزوهام رو فراموش کردم و فقط یه آرزو برام مونده اونم
با تو بودن
با تو نفس کشیدن
با تو مردن
دست خودم نیست اگر می بینی عاشق تو هستم ، دیوانه تو هستم ، و تمام فکر و زندگی من تو شده ای اگر میبینی چشمانم در بیشتر لحظه ها خیس است و دستانم سرد است و اگر میبینی همه لحظه های دور از تو بودن اینهمه سخت و پر از غم و غصه است بدان که این دست خودم نیست! دست خودم نیست که همه لحظه ها تو را در جلو چشمانم میبینم و به یاد تو می باشم. دست خودم نیست که دوست دارم همیشه در کنارت باشم ، دستانت را بگیرم ، بر به خدا دست خودم نیست که هر شب به آسمان نگاه می اندازم و ستاره ای درخشان را میبینم و به یاد تو می افتم! دست خودم نیست که هر سحرگاه به انتظارت مینشینم تا در آسمان دلم طلوعی دوباره داشته باشی مهـــــ ـــــ ــــم نـیـســــــــ ـتــ شکـــ نکـــــن ! آیــ●ــنده اے خوـاهــم ساختــــ کــه گذشتـــه ام جلویش زآنــو بـــزند ! قـــرآر نیستــــ مـــن هـــم دلِ کَسِ دیگـــری را بسوزانـَــم ! برعکـــس کســے را کــه وارد زندگـــیم میشود آنقـــــدر خــــوشـــبـ ♥ــتـــــ میکنــم کـــه بـــه هر روزے کـــه جاے " او " نیستــــے بـــه خودتـــــ لعنتـــــ بفرستــــے! لعنتیـــ !!! نباید یه مو از سرت کم بشه! آدم هاے ایـלּ سرزمـیـלּ سَردند آבم ـها فقــــطـ آבم هــسـتـنـב دوستت دارم ! من؟! هـر روز ميشکني ، ايـن دلِ شيشـه ايِ بيچـاره را ... میدانید ... !؟ تمــــــــام گزینه هــــا را تنهایی یعنی چی ؟؟؟؟ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ، ﺗﻮ رفــــیــق !! چرا ترک کنم سیگار لعنتی را استخوان هایم خاکستر سیگارم را ✘ چـهـ تـفـآوتـی میـکـنـد، گـــــــاهی عمـــــر تلفـــ میشـــود ؛ ✘ هــزار بـار دیـگــر هــم ، می ترسم از اینكه نــه از تنهــایــی مــیتــرســم، می گویند: وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا ! چــه قانــون ناعــادلانــه ای ! خنده ام میگیرد .... سنگ قبرم را سفید بگذارید. داستان هدیه دادن باورنکردنی یک پسر عاشق به یک دختر که واقعا آدمو متحول میکنه: مرد یعنی کارو کارو کارو کار! حواسم را به تـــــــو کافـہ بـاز است.. آخـرین تـه سـیـگـــــــــــارهـایـم را کاش میشد بار دیگر سرنوشت از سر نوشت کاش میشد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت با شکستنت شکستم /عاشقم عاشق و خستم پای تو موندم و ساختم/دل به هیچ کسی نبستم نه به عشقت نه به عشقم/قسم دروغ نخوردم بازی برده رو باختم/به تو باختم و نبردموقت گریه هات دلم رو/به شب و شعله کشیدم حقمو دادی و رفتی/من به هیچی نرسیدم خیلی سخته دل بریدن/خیلی ساده اس دل شکستن سخته عاشقونه موندن/دل به هیچکسی نبستن چه عذابیه که امروز/تورو دارم و ندارم موندی تا ابد تو قلبم اما رفتی از کنارم متنفرم وقتی میگویم دیگر به سراغم نیا فكر نكن فراموشت كردم یا دیگر دوستت ندارم نه... من فقط فهمیده ام وقتی دلت با من نیست بودنت مشكلی را حل نمیكند هنوز هم دلم تنگ میشود برای لحن حرف زدنت و برای تكه كلامهایی كه نمیدانستی فقط تكه كلام تو نبود من هم به انها ...تكیه داده بودم دلم را نذر امدنت كرده ام تا بی دل نشده ام بیا نذر كردم كه كوه شوم و پای نبودنهایت بایستم همان صفر باش همان دایره ی ساده و خالی كه با حضورش روبروی هر عددی ان را تا ده ها و صدها برابر ارزش میبخشد گاهی که دلم میگیرد می ایم و اینجا مینویسم .................................................... سخت است نوشتن...... این روزها سخت است نوشتن...... سخت است سخن گفتن از ناگفته های دل...... این روزها........ سخت است انتظار............ انتظار........................ "گذر زمان محبت را در دل عمیق تر میکند و این است فلسفه انتظار"
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوزهم دوسش داری....
...
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی ولی نمیدونستی برای چی....
بزن به سلامتی دوست و ادمهایی که از پشت خنجر زدن...
هنوز مست نشدم نگاه می کنم به انتهای شیشه و اخرین پیکم ولی هنوز حرف دارم...
همه را امـــتــحــــان کــــــــــــــرده ام !
قرص خــــواب و مـسکن
روانـشـنــــاس...
خــــنـــده هـای زورکــــی . . .
هـنـدزفـری تـوی گـوش و گــــریــه کـردن
ســــیـگــــــــــــــار و مــشــروبـــــــــــ . . .
دوســتـــــــــــان جـــــدیــد. . .
دل من این حـــــــــرفـهـا حـــالـیـش نـمیشود !
♥آغــوشـتـــــــ♥ را مـیـخـــــــــــواهـم . . .♥♥♥
به خیابان
به فنجان قهوه ام
به آسمان
به کوچه های بن بست
به همراهان خوشبخت!
لعنتی ها چقدر شادند!
همه چیز را ساده به دست آورده اند!
اما من...
در انتظار معجزه ای لال،
رویایی کور،
عاشقانه ای کر!
به اینکه:
قهری هنوز؟!
دلخوری هنوز؟!
دلتنگم میشی هنوزی؟!
برات مهمم هنوز؟!
این سوالارو هر روز تو دلم ازت می پرسم.
بلاتکلیفم...
میون دو کلمه "آره یا نه"
اما فقط میدونم که:
"دوستت دارم هنوز"
من سکوتم حرف است
حرف هايم حرف است
خنده هايم.....
خنده هايم حرف است
کاش مي دانستي
مي توانم همه را پيش تو تفسير کنم
کاش مي دانستي
کاش مي فهميدي
کاش و صد کاش نمي ترسيدي
که مبادا دل من پيش دلت گير کند
يا نگاهم تلي از عشق به دستان تو زنجير کند
من کمي زودتر از خيلي دير
مثل نور از شب چشم تو سفر خواهم کرد
تو نترس
سايه ها بوي مرا سوي مشام تو نخواهند آورد
کاش مي دانستي
چه غريبانه به دنبال دلم خواهي گشت
در زماني که براي غربتت سينه دلسوزي نيست
تازه خواهي فهميد
مثل من عاشق مغرور شب افروزي نيست..........
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم
برگرد!
باور کن
تقصیر من نبود
من فقط می خواستم
یک دل سیر برای تنهایی هایت گریه کنم
نمی دانستم گریه را دوست نداری
حالا هم هروقت بیایی
عزیز لحظه های تنهایی منی
اگر بیایی
من دلتنگی هایم را بهانه می کنم
تو هم دوری کسانی که دور نیستند
در راهند
رفته اند برای تاریکی هایت
یک آسمان خورشید بیاورند
یادت باشد
من اینجا
کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار آمدن تو
خط های سفید جاده را می شمارم .
شماره ی تــــــ ــــــو شده است
و من دائم شماره ی تو را میگیرم
بدون آنکه صدایــــ ـــــــ ــــت را بشنوم….
دستگاه مشترک مورد نظر ،
از دست ” دوستت دارم ” های دروغ تو خاموش است ؛
لطفا دیگر تنهایش بگذار !
دلــَم میخـواهد جـا خـوش کنــَم
در دنـج تریــن جای ِ کافــه ای
سیــگار پشـت ِ سیـگار دود کنـَم و
کـَکـَم هم از رفتـنَش نگــَزد …
بعــدش یـِک فنجــان قهــوه ِ تلــخ ِ تلــخ سفـآرش بدهَم و
با تلــخی ِ وجــودم سـَر بکـِشَم …
بعــدَش کـه تلخــی تمــام ِ وجـودم را گرفـت ,
اشــک هایـَم را پـآک کنــم و
آن لبخنــد ِ تظاهـُر آمیز را بزنــم و
کافــه را تــَرک کنــَم …
عزا گرفتـہ ام ..
براے مرگ يكـ احسآس
احسآسے بـہ بزرگے يكـ غرور لـہ شده
بـہ زير خیانت هاے يكـ عشق دروغيـטּ
اينجا ..
در خلوتگاه ايـטּ عشق
صداے شيونهاے دردناكم
صداے نفريـטּ هاے ايـטּ دل شكستـہ ام
روزے بـہ گوشت خواهد رسيد ..
ايـטּ صدا را ..
دست سرسخت سرنوشـت بـہ گوشت مے رساند
براے زجرهاے ايـטּ قلب سوختـہ ام
براے هر نفس كـہ با مرگ كشيدم ..
براے تكـ تكـ ثانيـہ هاے تنهايے ام
و براے غرور شكستـہ ام ..
ديدار بہ قيامت عزیز لعنتے ...
ببینم عکستو تو آلبوم عکس دیگرون
نمی تونم ببینم با همه مهربونیتو
با منی که عمریه دیوونتم نامهربون
با همه می بینمت با همه کس به جز خودم
تقصیر من چیه که عاشق چشم تو شدم ؟
دیگه طاقت ندارم تو رویای کسی باشی
دنیای منی محاله دنیای کسی باشی
عمریه داد می زنم زیبا فقط مال منه
نمی تونم ببینم تو زیبای کسی باشی
با همه می بینمت با همه کس به جز خودم
تقصیر من چیه که عاشق چشم تو شدم ؟
دیگه طاقت ندارم زیبا چه قدر سفر میری ؟
به خدا رو کره زمین باشی هدر میری
می دونم توی قایم موشک تلخ روزگار
یه روز از دست چشای این دیوونه در می ری
با همه می بینمت با همه کس به جز خودم
تقصیر من چیه که عاشق چشم تو شدم ؟
دیگه طاقت ندارم همه تو رو نشون میدن
وقتی که می بیننت دستاشونو تکون میدن
قیمت ناز نگات هر چی باشه من می خرم
بقیه رد می شن و همه می گن گرون میدن
با همه می بینمت با همه کس به جز خودم
تقصیر من چیه که عاشق چشم تو شدم ؟
دیگه طاقت ندارم توام من و دوس نداری
خودتم از همه بیشتر من و تنها می ذاری
می دونی نه روزگار نه مردمش نه تونه عشق
قدیما به این می گفتن غریبی بدبیاری
نمیدونم ولی انگار تو رو دوست دارم تورو دوست دارم شدیدا
تو رو دوست دارم شدیدا
از حالا تا به همیشه
حس خوبی که به تو دارم
یه لحظه کم نمیشه
من شدیدا آرزومه تا ابد تو رو ببینم
تو چشات ستاره داری منم عاشق همینم
تو شدیدا پیش رومی حتی تو خواب و رویا
تا به تو فکر می کنم عطر تو می پیچه اینجا
♫♫♫
یه جورایی نمیتونم تو رو رو چشام نذارم
نمیشه بدون عشقت لحظه ای دوم بیارم
تو تمام زندگیمی کسی خوبی تو نداره
چشامو رو هم میزارم تا ببینمت دوباره
من شدیدا آرزومه تا ابد تو رو ببینم
تو چشات ستاره داری منم عاشق همینم
تو شدیدا پیش رومی حتی تو خواب و رویا
تا به تو فکر می کنم عطر تو می پیچه اینجا
♫♫♫
وای چه حس و حالی دارم تو رویا به تو رسیدم
نمیدونم ولی انگار تو رو دوست دارم تورو دوست دارم شدیدا
تو رو دوست دارم شدیدا
از حالا تا به همیشه
حس خوبی که به تو دارم
یه لحظه کم نمیشه
من شدیدا آرزومه تا ابد تو رو ببینم
تو چشات ستاره داری منم عاشق همینم
تو شدیدا پیش رومی حتی تو خواب و رویا
تا به تو فکر می کنم عطر تو می پیچه اینجا
اون ماهی های زیادی تور میکرد
به من میخندید و میگفت:
یعنی نمیتونی 1 دونه ماهی بگیری
لبخندی زدم و بغلش کردم و گفتم:
... من ماهیمو خیلی وقت تور کردم....
تموم خطوط تلفن،تالارهای گفتگو و ایمیلها اشغال می شه....
همه جا پر میشه از این كه:
رنجوندمت،پشیمونم،منو ببخش
تو را عاشقانه می پرستم
مراقب خودت باش.
اما بین این همه پیام یكی تكون دهنده تره:
همیشه عاشقت بودم ولی هیچ وقت بهت نگفتم!
پس عشق و محبت را تقدیم آنكس كه دوستش داریم كنیم
عشق یعنی تا ابد پرواز کردن
زندگی را با خوشی ها ساز کردن
عشق یعنی از اول تا انتها
مثنوی های دلم را یک به یک معنا کردن
عشق یعنی عاشق فرهاد گشتن
درهای کوه سنگ کندن ، غصه را شیرین کردن
عشقیعنی عاشق ، یعنی معشوق
عشق یعنی زندگی را با خدا آغاز کردن
عشق یعنی انقلابی در درون
از محبت کوزه های را لبریز کردن
به خدا بدان که این دست خودم نیست!
لبانت بوسه بزنم و تو را در آغوش خودم بگیرم!
ایــن در بــﮧ کــدامـ پاشنــــــ ــــﮧـ مــےچرخـــــــــ ـد . . ،
مهم تویــــــــ ــــے . .
کــﮧ نــﮧ مــ ے آیـــــ ــے، نــﮧ مــــــ ــــــ ــے روـے . . .!
حق نداری غصه بخوری، همیشه باید شاد باشی!
اجازه ناراحت شدن نداری!
باید خیلی مواظب خودت باشی
فهمیدی؟
حق مریض شدن همنداری! باشه؟
چون من دوســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دا رم
Ɔσитιиʋɛ
نگاه هایشاלּ
حرفـ ـ ـ هایـشاלּ
همہ بـوے سردے مـیدهد
عـشق در ایـלּ سرزمیـלּ بے معناستـ ـ ـ
فقط محبتشاלּ ایـלּ اَستـ ـ ـ
ڪہ
بـراے زخم هایتـ ـ ـ ـ
نمڪداלּ مے آورند
هَمیـלּ...
Ɔσитιиʋɛ
نـــﮧ بیشتــر و نـــﮧ ڪمتــر
اگــر ڪمتر از چیزے کـــﮧ هــستنـב نگاهشاלּ ڪنــــے
آنـهـا را شـــڪســـتــﮧ اے
و اگـــر بیشتــر از آטּ حــســابشاלּ ڪنـــے
آنـها تـو را مـے شــڪــننـב
بین ایــــن آבم هاے آבم
فقط بایـــــב عاقلانــــﮧ زنـבگـے ڪرב نـــﮧ عاشقــانـــﮧ
گفتنش ساده است
شنیدنش هم
اما فهمیدنش
دشوارترین کارِ دنیاست این روزها
اما همین دشواری زیباست !
زیباست برایِ خاطرِ اطمینانِ دلت
که بفهمد
هر آواره ای عاشق نیست
هر رهگذری مجنون
و تو لیلیِ خاطره هایِ هرکس نخواهی بود !
دوستت دارم ساده ترین دشوارِ دنیاست
برایش باید از
من
گذشت
باید به
ما رسید
باید به
عشق
رسید
پرستوئی خسته با بالی شکسته نشسته کنج دیوار
تو؟!
بلبلی غزل خوان درون یک قفس زندان میان حقیقت واجبار
من؟!
گلوی پر زناله از غم هجران
تو؟!
وفا ومهربانی و تحمل فراق یار
من؟؟؟؟؟؟؟؟!!!
نگاهی شرمسار...
هــر روز تکـه هايش را بر مي دارم ..
کنار هم مي چينـم تــا دوبــاره بسازمش !!
و مـي بخشمت !
آنگاه خاطره ي کـودکي فــرياد مي کشد :
هــااااي بچـه..!!
بـازي بــا شيشه هـاي شکستـه
" رگ هـا يت را مـي بُرَد"
حالا که فکر مے کنم
می فهمم ...
بعضے ها ...
همان بـــــعـــــــــضے هــ ـــ ـــا بمانند
خیلـــــــــــــی بهتر است ...
به یــــاد چـــشم های تـــــــــــو
سیـــــــاه می کنمــــــــ !
چشمهایتــــ آدم
را
تا مرز کفــــر میبرد،
لبهایتــــ
امّا معجــــزه ی ایمان استـــــ
!
دلم با تو بود
تو ولی سرد شدی
آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم
و تو به من تهمت سرد شدن زدی !
تمام قند های توی دلم را آب کردم
برای تو
تویی که چایت را همیشه تلخ می خوری.!!!
فقـط بگو ،
چگونه رفتن و نبودنت را باور کنم ؟ ؟
وقتی آغوش من هنــــــوز .....
بوی بودن ات را میدهد ؟؟؟؟
گناه نه
چاره اي نبود ؛
طعم سيب مي داد لبهايت
طاق زدم بهشت را ، با آغوشت ...
در بت خانه قلبم بتی از تو ساختم
که هیچ ابراهیمی راضی به شکستن آن نیست
پس از تـــ ـو،خط قرمز می گذارم
پس از هر بی تــو، هرگز می گذارم،
مبادا واژه ها دستـ ـ ــــت بگیرند!
(تـــــــ ـو) را در یک پرانتز می گذارم!
تنهایی ..... یعنی خیلی چیزا !!!!!!!!!
که خیلیامون میدونیم ............... خیلی هامون هم نمیدونیم
تنهایی یعنی
عشقت , جونت , نفست ............ بهت خیانت بکنه اما از به خاطر اینکه خیلی دوستش داری بگی خوش بخت بشی
تنهایی یعنی
یکی رو دوست داشته باشی اما هر وقت که میبینیش !................ سرتو بندازی پایین از کنارش رد بشی
تنهایی یعنی
کسیو که دوست داریش ......................... سال ها نبینیشو هر روزم بیشتر عاشقش بشی
تنهایی یعنی خیلی چیزا .........
تنهایی یعنی من ...... یعنی تو .............. یعنی ما
تنهایی یعنی اینجایی که همه جمع میشیم تا دلامونو به عشق هم دیگه اروم کنیم....
تنهایی یعنی خیلی چیزا ...
تنهایی رو بیخیال ..
تنها یعنی خدا .
ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ
ﻗﺪﻡ ﻣﯿﺰﺩﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ
ﺟﻠﻮﺷﻮﻥ .
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯿﺸﻢ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺪﺍﺭﯼ . ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮ ﺗﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﻪ
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ
ﮔﻔﺖ
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻣﻦ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﺁﻗﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﻭﻣﺪﻡ
ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ..............
پـیـراهــَــنـــمــ را بــــِــزטּ بـآلـــآ !!
كـــَمـــَــرَمـــ را دیـــدے ؟؟
نـــترس ، چیـزے نیــســـتـــ !!
ایــטּ هــا فــَــقــَــط جـآے خـــَـنــجــَـرَنـــد !!
مــــטּ نــفــَــهـمیــدمــ در رفـــــآقــــَـتـــ چــــﮧ شـــد ؟؟ !!
وَلــــــــﮯ ؛ تــــــو مــُــواظـــبـــــ بــــآش .. !!
که فریاد میزند نبودنت را؟
که در دست میگیرم بدن نرمش را جای دستهای سردت
که کام میگیرم از لبان گرمش جای لبهای سردت که حس میکنم بودنش را …
به سیم کشی افتاده اند
دیگر الـ ـکـل وسیــگار هم ارضـ ـایم نمی کند
قلبم را با سنجاق قفلی به لباسم آویزان کردم
تا بدانی دیگرجایی ندارد
به تو ترجیح دادم
چونکه او تنها حنجره ام را به آتش کشید
وتو وجودم را
آن سـوی دنــیـآ بـآشیــم
یـآ فـقــط چــنـد کـوچــهـ آن طــرفـــ تـر؟!
پـآی عـــشـ❤ـــق کــهـ در مـیـآن بــآشـد
دلــتـنـگـی دمــآر آدمــ را در مــی آورد . . .✘
به پای یک احســــــــــاس . . .
گاهی احســــــــاس تلفــــ میشـــود ؛
به پای عمــــــــر. . .
و چه عذابــــی میکشد ،
کسی که
هم عمـــــرش تلفـــــ میشود ؛
هم احســــــــــاسش . .
از شــانــهـ ای
بــهـ شــانــهـ دیـگــر بـغــلتــی
ایـــن شبــــ صبــــح نــمـیـشــود . . .
وقــتــــی
دلــتـــــ❤ــــــ گــرفــتــــهـ بــاشــد . . .✘
روزی
یك جایی
من و تو
خیلی دور از هم
شب و روز در آغوش یك غریبه
بی قرار هم باشیم ...
و بعد از هر بار هم آغوشی به یاد
آغوش هم بیصدا گریه كنیم !
نــه از تنهــا مــانــدن!
تــرســم از
تنهــا بــودن،
در كنــار دیگــــــری ســت . . .
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی … !
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابـرو...!
فکر نکن که فراموشت کرده ام ….
یا دیگر دوستت ندارم !
نه ….
من فقط فهمیدم :
وقتی دلت با من نیست ؛
بودنت مشکلی را حل نمی کند ،
تنها دلتنگترم میکند … !
بــرای شــروع یــک رابطــه ,
هــر دو طــرف بایــد بخواهنــد …
امــا …
بــرای تمــام شدنــش ,
همیــن کــه یــک نفــر بخواهــد کافیســت …
وقتی پس از مدت ها بی خبری ...
بی آنکه یک بار سراغی از من بگیری
میگویی: دلم برات تنگ شده
یا مرا به بازی گرفته ای
یا معنی دلتنگی را نمی فهمی
دلتنگی ات ارزانی خودت ...!!!!
یک ماژیک مشکــے جنس خوب هم کنارش بذارید
تا هرکـے رد شد یه داستانــے، جوکـــے، شعرـے روش بنویسه.
آخه میدونم اون دنیا هم حوصله ام سر میرود.
ها راستــے ماژیک رو هم حتما با زنجیرـے به قبرم ببندید (اینجا ایران است)
دختر: میدونی فردا عمل قلب دارم؟
پسر: آره عزیز دلم
دختر: منتظرم میمونی؟
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند
پسر: منتظرت میمونم عشقم
دختر: خیلی دوستت دارم
پسر: عاشقتم عزیزم
***************************
بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست میآورد، به آرامیچشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد.
پرستار: آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی.
دختر: ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرم میمونه
به همین راحتی گذاشت و رفت؟
پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟
دختر: بی درنگ که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد: آخه چرا؟؟؟؟؟؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود و بی امان گریه میکرد
پرستار: شوخی کردم بابا ! رفته دستشویی الان میآد
یکسره در شیفت های بی شمار!
مثل یک چیزی میان منگنه
روز و شب از هر طرف تحت فشار!
مرد یعنی سکته ، یعنی سی سی یو!
ختم مطلب مرد یعنی جان نثار!
خلقتش اصلا به این درد نبود
تا درآرد روزگار از وی دمار!!!
حوصله ام را به سیــــگار می سپارم
دود می شــــوم...
آنقدر غلیظ که سرفه ات می گیرد
حواسم هست که سرفه ات می گیرد
حواست هست که دود می شوم؟؟
مـنـو را مـے آورد...
هـمـہ چيز هـست...
کـآپـوچـيـنـو.فـرآنـسـہ.اس ـپـرسـو.انـوـاع آبـمـيـوهـ!!....
نـہ نـہ نـہ ..مـטּ گـلـويـمـ رـا بـغـض گـرفـتـہ است..
فـقـطـ راهـ بـآريـکــ بـراـے دود بـآز است!
برآیـم زيـرسـيـگـآرـے بـيـآور کـآفـہ چـے.....
در شـیـشـه ای خـواهـم ریـخـت و
بـه دریــــــــا خـواهـم انـداخـت
شـایـد در سـاحـلـی دور
خــــــــــاکـسـتـر لـحـظـه هـایـم
الـهـام بـخـش شـعـر دخـتـری شـونـد
کـه سـالـهـاسـت
واژه هـایـش در گـلـو گـیـر کـرده انـد ...
کاش میشد از قلمهایی که بر عالم رواست
با محبت ، با وفا ، با مهربانیها نوشت
کاش میشد اشتباه هرگز نبودش در جهان
داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت
کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود
کاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت
گفتی که مرا دوست نداری گله*ای نیست
بین من و عشق تو ولی فاصله*ای نیست
گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن
گفتی که نه، باید بروم حوصله*ای نیست
پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف
تو رفتی و دیگر اثر از چلچله*ای نیست
گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت
جز عشق تو در خاطر من مشغله*ای نیست
رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت
بگذار بسوزد دل من مساله*ای نیست
این روزا عادت همه رفتن ودل شکستنه
درد تموم عاشقا پای کسی نشستنه
این روزا مشق بچه ها یه صفحه آشفتگیه
گردای رو آینه ها فقط غم زندگیه
این روزا درد عاشقا فقط غم ندیدنه
مشکل بی ستاره ها یه کم ستاره چیدنه
این روزا کار گلدونا از شبنمی تر شدنه
آرزوی شقایقا یه شب کبوتر شدنه
این روا آسمونمون پر از شکسته بالیه
جای نگاه عاشقت باز توی خونه خالیه